ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
این دو روز به اندازه همه عمر ۲۸ ساله ام آواز خوانده ام و لالایی گفته ام و حرف زده ام .الان که می نویسم نیکان مثل فرشته ها خوابیده و البته هر ۲۰ دقیقه یکبار شیر میخواهد و من علی رغم زخم سینه ام با همه عشقم شیرش می دهم و هر بار در چشمانش نگاه میکنم و می گویم که دوستش دارم و عاشقش هستم .
امروز برای اولین بار تغییر نقش دادم ، از منبع غذا و تغذیه به مادر و منبع آرامش .
سیر بود ، جایش خشک و تمیز بود و خوابش می آمد اما به گمانم خوابیدن را بلد نبود ، در آغوش گرفتمش و سرش را روی سینه ام گذاشتم و برایش لالایی گفتم ؛ آرام شد و خوابید .
خوشحالم و شاکرم به خاطر داشتنش.
خدای من... چقدر مادر بودن قشنگه... شیرین
خیلی قشنگه خیلی

شیریییییییییییییییییییییییییییین ثدای منو می شنوی؟بیا دیگه...
اوووووووووووووومددددددددددمممممممممم
چه حس قشنگ و نابی ...
شیرین جونممم مبارک باشه این هدیه ناز خدا... امیدوارم از عمق جان از وجودش لذت ببرین هر دوتون:)
مرسی عزیزم
ایشالله نی نی خودت ، امیدوارم به زودی تجربه کنی این روزای شیرین رو
نمیدونم چه جوریه که این وروجک هر بلایی هم سرم میاره اصلا ناراحت نمیشم و خوش و خرم بهش میرسم و خم به ابرو نمیارم .
وقتی خوابه صورتش به حدی آرومه که دلم میخواد بخورمش
آخی نازی... تولدش مبارک ...تبریک می گم.
خوش اومدی عزیزم
ممنون
سلام
خوشحال میشیم فایل و عکس هاتونو به صورت دائمی به ما بسپارید!
http://up.parsdlc.com
به بازی آنلاین هم سر بزنید، رقابت کنید و رکورد بزنید!
:)
http://game.parsdlc.com