روزانه های ما سه نفر
روزانه های ما سه نفر

روزانه های ما سه نفر

هفته 30 ام

میخواستم بنویسم از حس با تو بودنم و حس کردنت در درونم  

اما ...... 

با نگاه سنگین پدرت مواجه شدم که به یادم  می آورد انبوه کارهای نکرده ام را 

فقط همین را بگویم  

دلبندم ، امروز شروع سی امین هفته ای بود که با هم هستیم و تو الان1300 گرم وزن داری و 40 سانتی متر قد ، فدای قد بلندت 

روز به روز هم وروجک تر میشوی و پر جنب و جوش تر 

باز هم پدرت از بالای کتابش به من خیره شده  

می روم ، رفتم  

فقط یک چیز دیگر  

هدیه خدا ، دوستت دارم

نظرات 4 + ارسال نظر
گل نسا شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:00

سلام دوستم
مرسی که به وبلاگم اومدی :)
آخی داری مامان میشی؟
تبریک میگم :)
ایشالا که بارداری راحتی داشته باشی و بزودی دختر/پسر کوچولوتو بغل بگیری :)
امیدوارم که دوستای خوبی برای هم باشیم :)

سسسسسسلاااام دوستم
منم مرسی که بهم سر زدی
ممنون دوستم ایشالله ی روز نی نی خودت
ایشالله که دوستای خوبی برای هم میشیم

مهربانو یکشنبه 28 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

حتی ما هم این هدیه خدا رو دوس داریم...ندید دوسش داریم...موجودی که توی وجود تو باشه بی شک دوست داشتنیه...

ای جونم ، ممنون دوستم
ما هم تو دوست خوبو دوست میداریم

لیلی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:07 http://manamleili.blogfa.com/

آخی حیف که من پستای قبلیتو نخوندم راجع به احساساتت تو بارداری. چه جوری میشه خوند؟

پستای قبلیم توی وب قبلیم هستم به این آدرس
http://asheghanehayemanoaziztarin.persianblog.ir/

زن کمانگیر شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:18

ای جان خاله. خدا حفظش کنه
ماشا...

مرسی خاله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد