روزانه های ما سه نفر
روزانه های ما سه نفر

روزانه های ما سه نفر

گلاره ی چاوه م

میخواستم برای کودکم بنویسم ، اما با خودم فکر کردم شاید کسی دوست نداشته باشد وقتش را صرف خواندن حرف های من و کودکم کند .این بود که آنها را در ادامه مطلب گذاشتم . دیروز دلم خیلی گرفته بود تا عصر کلافه بودم و نمی توانستم کلافگی ام را سر کسی ، حتی همسر خالی کنم .چون وقتی خسته به خانه آمد به چهره اش که نگاه کردم دلم نیامد کلافگی و ناراحتی ام را که از جای دیگری بود سر او خالی کنم . گاهب که با خودم فکر میکنم می بینم همه ما به نوعی ضربه این قضاوت های بی مورد و بدون شناخت را خورده ایم و کاری هم از دستمان برنیامده .  

بعضی وقت ها فکر میکنم خب مقابله به مثل کنم اما وقتی به قلبم رجوع میکنم می بینم که من آدم اش نیستم و در آن صورت وجدانم بد جور درد می گیرد و هی ندا می دهد که شیرین کار درستی نکردی . 

پس می سپارمشان به عدل خدا . 

من به عدل خدا خیلی اعتقاد دارم ، به رحمت و مهربانیش هم  

معتقدم هیچ وقت تنهایم نمی گذارد ، با مهربانی به رویم لبخند می زند ." عاشق لبخندش هستم "


 

راستی کسی آهنگ دیروز را دوست نداشت؟

کوچولوی دوست داشتنی من

ناخن های پاهات درآمده و ناخن های دستت هم رشد کرده ، من و بابایی برایت ناخن گیر گرفته ایم تا ناخن هایت را کوتاه کنیم .

موهای واقعی ات هم درآمده و من آرزو میکنم موهایت شبیه موهای بابایی باشد .آخر موهای مامان خیلی صاف و لخت است و حالت دادن بهشان جز سخت ترین کارهای زندگی مامان بوده ، اما موهای بابایی حالت دار است و به راحتی حالت می گیرد .

قند عسلم ، بالاخره با بابایی برای انتخاب اسمت به توافق رسیدیم . دوست داشتیم اسمت ایرانی باشد و در عین حال معنی قشنگی داشته باشد .

معتقدم اسم بر شخصیت آدم ها تاثیر دارد . مثلا پیش آمده کسی را دیده ام که اسمش مصداق واقعی شخصیتش بوده به همین دلیل برای انتخاب اسمت خیلی وسواس داشتم که اسمی باشد که تاثیر مثبت و خوبی بر شخصیتت داشته باشد .

کوچولوی 32 هفته ای من ، گذر زمان برایم هم کند است و هم سریع

شاید زمانی که بزرگ شوی و اینجا را بخوانی ، ابرو بالا بیندازی که یعنی چه ؟! گذر تند و کند زمان ؟! همزمان ؟!!!!

آری دلبندم ، وقتی به آمدنت فکر میکنم و اینکه چه زمانی پا به دنیا خواهی گذاشت تا بتوانم در آغوش بگیرمت زمان متوقف می شود اما وقتی به تاریخ امتحاناتم فکر میکنم و اینکه اصلا برای امتحاناتم آماده نیستم زمان پا به فرار می گذرد و من به پایش نمی رسم .

کوچولوی 43 سانتی من ، یواش یواش داری سنگین میشی و به پاهای مامان فشار می آوری ، راستی کوچولوی بازیگوش چرا همیشه موقع خواب یادت می افتد که بازیگوشی کنی ؟مگر تو خواب نداری؟همین که میخواهم بخوابم شروع به بالا پائین پریدن میکنی؟

نظرات 8 + ارسال نظر
رها پنج‌شنبه 23 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:13 http://rangberang.persianblog.ir/

سلام
شیرین جونم خوبی؟
من یه مدت زیاد نبودم.کمد نی نی رو دیدم خیلی طرح زیبایی شده خانمی.انشالله اسمشم قطعی شد بهمون بگو.نامدار باشه انشالله.مواظب خودت باش. بوووووووس

سلام رها جون ، ممنون خانومی
آره طرحش قشنگه اگه نجار بتونه همین طرحو در بیاره .
اسم نی نی قطعی بشه حتما میگم بهتون . مرسی عزیزم

گل نسا جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 22:51

عزیزم
هرچی دوست داشتی بنویس ما خوشحال میشیم از خوندنش
بعدشم لطفا از الان قول بده که وقتی نی نی بدنیا اومد زود به زود برامون عکس بذاری ازش!!! باشه؟؟
بچه ها توی 36 هفتگی بدنیا میان، نه؟ پس دیگه چیزی نمونده شاید یک ماه دیگه....واااااااااااااااااااای ایشالا به سلامتی:)
حسابی استراحت کن:*
توی امتحانات موفق باشی دوستم...

راجع به قسمت اول پستت....فقط میتونم بگم احساس میکنم خیلی صبوری شیرین...

مرسی دوستم
من از همین جا قول میدم وقتی به دنیا اومد عکساشو بذارم ، قول قول
بچه ها از هفته 38 تا 40 بارداری به دنیا میان و تقریبا یک ماه و نیم دیگه مونده و از اونجایی که نی نی ما بچه خوبیه میخواد بعد از امتحانای مامانش به دنیا بیاد .
امتحانا
هر وقت هر چیزی رو به خدا سپردم بهترین رو بهم داده .

فنچ بانو جمعه 17 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 21:17 http://baghe-ma.blogsky.com

ای جانم... حرفات با گل پسرت آدمو به وجد میاره... کیه که با خوندن این نوشته های قشنگ با حس ناب مادرانه دلش قیلی ویلی نره...
تنتون سلامت:*

ممنون دوستم
ایشالله ی روز دلنوشته های خودتو با نی نی کوچولوت بخونیم

لیلی چهارشنبه 15 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 http://manamleili.blogfa.com/

عنوانت یعنی چی؟

یعنی کسی که مثل چشم عزیزه
ولی خب تحت الفظی هر دو تاشون معنی چشم رو میده .

لیلی سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 16:56 http://manamleili.blogfa.com/


خوبه که موی لخت. پسر و خوشگل تر می کنه. چی میذارین اسمشو؟ راستی تو سر کار می ری؟

موهای من خیلی لخته ،ی مهمونی میخوام برم دیوونه میشم چون لصلا حالت نمی گیره .
قطعی بشه میگم اسمشو . می رفتم الان مرخصی هستم و خونه دار و معتاد به وبگردی

مهربانو سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 14:46 http://www.mehrbaanoot.blogsky.com

عاشق آهنگه شدم اینو تو اون پست هم گفتم:) بازم ممنونم.
اصلا فکر نکن واسه نی نی بنویسی ما دوس نداریم..خیلیم داریم و میخونیم..لی تو هر مدلی که دوس داری بنویس:)
امیدوارم هر سه تون صحیح و سلامت باشین و زندگی بر وفق مرادتون باشه دوست من...نی نی جان هم میاد و بزرگ میشه و این روزات همه میشه خاطره...اسم نی نی یعنی چی میتونه باشه؟:)))))
اون ناخنگیره دلمو غنج بررررررررررد وااااااااییییییی
عاشقتیم کوچولوی 43 ساتنی 32 هفته ای نانازززز:-*

واااااااییییی چه ابراز محبتی ، خوشحالم که از آهنگه خوشت اومد عزیزم .
ممنون دوست خوبم " همسایه بالقوه "
آره ی روزی برمی گردیم به این روزا و لبخند می زنیم و می گیم عجب روزایی داشتیم ما
نی نی 43 سانتی هم دوست داره عزیزم

زن کمانگیر سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 13:56

خاله اصلا یادم نبود نی نی پسره و گلاره دخترونه است.
گلاره در یکی از گویش های دیلمی به معنای چشمه

آره اصطلاحا میشه اشک چشم
جالبه که گلاره علاوه بر گویش کردی توی گویش دیلمی هم هست و معنای مشابه هم دارن خاله.

زن کمانگیر سه‌شنبه 14 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 13:12

من دوست داشتم.
دلنوشته ها رو با نی نی گولو نیز هم

اسمش همینیه که تو عنوانه؟ اگر آره مه خیلی قشنí فقط معنیش رو نمیدونم

نی نی صبا شیطونی کن که مامان دلگرم بشه . شبا نی نی آرومی باش

مرسی دوستم
نه گلاره ی چاو یعنی چشم ، نمیدونم چجوری توضیحش بدم به کسی که خیلی دوستش داری میگی که مثل چشمات برات عزیزه
خوشحالم که آهنگو دوست داشتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد